این انصار الحسین علیه السلام(1)؟
عمرو بن جنادة رحمة الله علیه
بعد از هلال بن نافع جوانى براى جهاد در راه خدا خروج کرد که پدرش در میدان کارزار شهید شده بود و مادرش همراهش بود. مادرش به وى گفت: اى پسرک عزیزم! برخیز و در جلو روى پسر پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله جهاد کن! هنگامى که قیام کرد امام حسین علیه السلام فرمود: این جوانى است که پدرش کشته شده، شاید مادرش راضى نباشد او خروج کند. آن جوان گفت: مادرم این دستور را بمن داده است آن جوان رجزى خواند که مطلع آن این است:
1- امیرى حسین و نعم الامیر سرور فؤاد البشیر النذیر
1- یعنى امیر من امام حسین است که خوب امیرى میباشد حسین سرور قلب پیغمبر خدا است که بشارت دهنده به بهشت و ترساننده از جهنم است 2- على و فاطمه پدر و مادر امام حسینند. آیا نظیر حسین کسى را دارید 3- حسین داراى طلعتى است مثل آفتاب درخشان و داراى پیشانى است نظیر ماه منیر.
سپس بقدرى جهاد کرد تا شهید شد و سرش را بریدند و بسوى لشکر امام حسین علیه السلام انداختند مادرش سر او را برداشت و گفت: اى پسر عزیزم احسنت! اى سرور قلب من! اى نور چشم من! آنگاه آن سر را بطرف لشکر ابن سعد انداخت. آن سر به مردى اصابت کرد و او را کشت. آن زن عمود خیمه وى را بر گرفت و در حالى به لشکر دشمن حمله کرد که این رجز را میخواند:
1- انا عجوز سیدى ضعیفة خاویة بالیة نحیفة
2- اضربکم بضربة عنیفة دون بنى فاطمة الشریفة
1- یعنى اى آقاى من! من پیرزنى ضعیف و خمیده و پوسیده و نحیف میباشم 2- من شما را بوسیله ضربتى سخت براى یارى کردن فرزندان فاطمه شریفه میزنم. در کتاب: مناقب مینویسد: بعد از آن جوان جنادة بن حارث انصارى براى مبارزه خروج نمود و این رجز را میخواند:
1- انا جناد و انا بن الحارث لست بخوار و لا بناکث
2- عن بیعتى حتى یرثنى وارث الیوم شلوى فی الصعید ماکث
زندگانى حضرت امام حسین علیه السلام ( ترجمه [جلد 45 بحار الأنوار)، ص: 45
1- یعنى من جنادهام. من پسر حارث هستم. من سست و خائف و پیمان شکن نیستم 2- من از بیعت خود دست بر نمىدارم تا شهید شوم و وارثى از من ارث ببرد.
امروز کالبد و جنازه من روى زمین خواهد بود. سپس همچنان جهاد نمود تا شهید شد- رحمت اللَّه علیه. پس از جناده فرزندش عمرو براى مبارزه قیام کرد و رجزى را خواند که مطلع آن این است:
اضق الخناق من ابن هند و ارمه من عامه بفوارس الانصار
1- یعنى غضب و کار را بر پسر هند یعنى یزید سخت و او را در همین سال بوسیله سواران انصار تیر باران کن 2- و بواسطه مهاجرینى که نیزههاى خود را در میان گرد و غبار بوسیله خون کفار خضاب و رنگین نمودند 3- آن نیزهها در عهد حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله خضاب شدند. ولى امروز از خون تبهکاران خضاب خواهند شد. 4- امروز آن نیزهها از خون اراذل که قرآن را براى نصرت اشرار پشت سر انداختند خضاب میشوند 5- در جنگ بدر با شمشیرهاى برنده و نیزههاى مرگ بار براى خونخواهى آمده بودند. 6- بخدا که پروردگار من است من دائما بوسیله شمشیر تیز و مرگ آور ضربت بمردم فاسق میزنم 7- این فداکارى بر من که از قبیله ازد هستم در هر روزى که زد و خورد در کار باشد واجب و لازم است. پس از عمرو- بن جناده عبد الرحمن بن عروه براى جهاد قیام کرد و رجزى خواند که مطلع آن این است:
1- قد علمت حقا بنو غفار و خندف بعد بنى نزار
1- یعنى حقا که قبیله غفار و قبیله خندف و بنى نزار میدانند 2- که من حتما گروه نابکاران را بوسیله هر شمشیر بران و مرگ بارى خواهم زد 3- اى گروه! بوسیله شمشیر تیز و نیزه مرگ آور از فرزندان افراد خوب دفاع کنید! سپس بقدرى جهاد کرد تا شهید شد. رحمت خدا بر او باد!
مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى - نجفی، محمد جواد، زندگانى حضرت امام حسین علیه السلام ( ترجمه [جلد 45 بحار الأنوار)ص44، 1جلد، اسلامیه - تهران، چاپ: سوم، 1364 ش.